سند زيارت جامعه
يكي از مقدمات رايج براي استنباط احكام شرعي فقهي، بحث سندي روايات منقول از معصومان (عليهمالسلام) است و بر اين اساس، روايات را به دستههاي صحيح، حَسَن، موثق، ضعيف و. دستهبندي ميكنند و براي هر يك از اين دستهها جايگاه خاص و كاربرد ويژهاي قائل هستند، يعني برخي از اينها به تنهايي ميتواند مستند فتوا قرار گيرد، برخي از اينها در حدّ تأييد كارآيي دارد، برخي از اعتبار ساقط است و اصلاً كارآيي ندارد و. . ليكن چنان كه روشن است اصل اين بحث، موضوعيت و ارزش ذاتي ندارد، بلكه طريقيت دارد و ارزش آن به اين است كه راهي براي اطمينان به صدور حديث از معصوم (عليهالسلام) است. از اينرو گفتهاند: از هر راهي كه اين اطمينان حاصل شود، كفايت ميكند: خواه به عدالت راوي باشد يا به وثاقت وي، به علوّ متن روايت باشد، يا به عمل كردن فقها به متن و اسناد به آن در مقام استدلال يا هر راه ديگر. لذا تصريح كردهاند كه اگر متن روايت به گونهاي بود كه صدور آن غيرمعصوم ممكن نبود، اطمينان مورد اشاره حاصل ميشود و ميتوان به صدور آن از حجت بالغه الهي مطمئن شد.
متن زيارت جامعه كبيره به گونهاي است كه هر منصفي صدور اين معارف بلند را از غير معصوم محال عادي ميداند. افزون بر آن كه خطوط كلي آن را با خطوط كلي معارف قرآن كريم كه مرجع نهايي در بررسي روايات است هماهنگ ميبيند و اين، چيزي است كه ما را از بحث سندي آن بينياز ميكند.[ادب فناي مقربان جلد1 - صفحه 87
السّلام عليكم؛
سلام و درود بر شما
«سلام» از «سَلِمَ» ضدّ خصومت و به معناي شدت موافقتي است كه هيچگونه خلاف و نزاعي در بين نباشد. انقياد، صلح، رضا و امثال آن از لوازم اين معناست[2].
سلام به معناي سلامت است و «السلام عليكم» يعني سلامت از جانب خدا بر شما [مخاطبان] باد[3].
آسانترين ابزار تكريم
مبادله سلام هنگام مقابل شدن با ديگران، سادهترين، آسانترين و ارزشمندترين وسيله براي ابراز ارادت، تكريم وتعظيممخاطب وتحكيم پيوندهاي اجتماعي است. سلام، نوعي تحيّت و درود است. اصل «تحيّت» به معناي طلب حيات براي مخاطب است، خواه حيات ظاهري باشد يا حيات باطني، مادي باشد يا معنوي[4].
.
[1] ـ «السلام» مبتدا، «عليكم» جارّ و مجرور و خبر آن است.
[2] ـ هو ما يقابل الخصومة وهو الموافقة الشديدة فى الظاهر والباطن بحيث لايبقي خلاف فى البين و من لوازم هذا المعني مفاهيم الإنقياد والصلح والرضا (التحقيق، «سلم»).
[3] ـ السلام يكون بمعني السلامة وقول الناس: السلام عليكم أى السلامة من الله عليكم (العين، «سلم»).
[4] ـ أما التحية: فمرجعها إلي طلب الحياة ظاهرة وباطنة، مادية ومعنوية لمن يُحيّي وهذا معني الدعاء له بالسلامة المطلقة أو بالبقاء (التحقيق، «حىّ»). ادب فناي مقربان جلد1صفحه 90
در قرآن كريم آمده است: (تَحيّتهم فيها سلام)[1]؛ تحيت بهشتيان، سلام است. طبق اين آيه، تحيتْ انواعي دارد كه سلام، بهترين آنهاست. از اين رو بهشتيان آن را انتخاب ميكنند. به اين ترتيب، سلامكننده به كمك سلام، حيات همراه با سلامت، يعني كمال حيات نازل شده از جانب خداوند را براي مخاطب، طلب ميكند و در واقع، معناي آن «سلام الله عليك» است؛ چون سلام از اسماي حسناي خداست: (هو الملكُ القدّوس السلام)[2] و مبدأ هر گونه سلام و سلامتي اوست:
اللّهمّ أنت السلام و منك السلام و لك السلام وإليك يعود السلام[3]؛ خدايا! سلام تويي و سلامتي از تو نشأت ميگيرد و از آنِ توست و به سوي تو نيز باز ميگردد.
از آنجا كه خداي متعال سلام است، سلام و جوابي كه ميان دو نفر رد و بدل ميشود (سلام عليك، عليك السلام) عبارت ديگري از (هو الأوّل و الاخر)[4] است.
تذكرّ 1: در معناي فقرات اين دعاي بلند مرتبه ميتوان گفت:
الف) خداوند سلام است، يعني تمام كمالهاي آن ذات اقدس از آسيب عيب و گزند نقصْ سالم است.
ب) خداوند مبدأ فاعلي تمام آثار سودمند و با بركت است پس مبدأ آغازين سلام نيز خداست.
ج) خداوند مالك تمام اسما و افعال و آثار و بالاخره مَلِك همه اشياست و سلام نيز يكي از مماليك اوست. بنابر اين، سلام در اختيار خداست.
.
[1] ـ سوره يونس، آيه 10.
[2] ـ سوره ، آيه 23.
[3] ـ مفاتيح الجنان، ص51، تعقيبات مشتركه نماز. در تهذيب الأحكام، ج6، ص57 «يرجع» به جاي «يعود» آمده است.
[4] ـ سوره حديد، آيه 3. ادب فناي مقربان جلد1صفحه 91
د) خداوند، انجام همه اشيا و پايان تمام امور و مقصد و نهايت همه سائران صائر و تمام سالكانِ متحوّل است. بنابر اين، مرجع پاياني سلام نيز خداست. به بيان ديگر: چون سلام از كلمات طيب است و هر كلام طيّبي به سوي خداوند صعود ميكند: (إليه يصعد الكلم الطيّب)[1] و صعود همان قوس رجوع و عود به طرف خداست، لذا بازگشت هر سلام به سوي خداست.
تذكّر 2: برخي سرّ تسميه خداي سبحان به «سلام» را چنين دانستهاند:
درباره این سایت